۲۰

پنجشنبه, ۹ آذر ۱۴۰۲، ۰۴:۱۵ ق.ظ

پسرعموم از من کوچیکتره و ازدواج کرده. الان گفته که من دیگه زنم رو نمی‌خوام چون ظرف نمی‌شوره و کارهای خونه رو نمی‌کنه و زنِ زندگی نیست. فدای اون بینش عمیقت بزرگوار، پدرت اگه بودم، یه سیلی می‌خوابوندم تو گوش تو، یه سیلی هم تو گوش خودم با این تربیت‌کردنم.

شاید خوب نباشه بگم ولی برای ازدواج کردن خیلی بچه بوده!

هرچند این مدل ادما نسخه بزرگ شون هم چنگی به دل نمیزنه

دقیقاً، مشکل اصلی از تفکره.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی