۶۶

يكشنبه, ۸ مهر ۱۴۰۳، ۱۲:۳۱ ق.ظ

امیر! خسته نشدی از دونه‌دادن به این جوجهه؟ خروس می‌شه واسه‌ت تخم نمی‌ذاره ها!

...

شیدا خوابت نمیاد؟ بیا رو تخت؛ خوابت می‌گیره کم‌کم. کمتر بخور اون رو که اینجوری نشی‌. چرا با پسره گرم گرفتی؟

...

عید برگشته بود. بلیت سخت گیرش اومد؛ ولی پولش چیزی نشد. هر دفه که میاد و می‌ره، اول بیست سال جوون می‌شم و وقتی می‌ره چهل سال پیر می‌شم. یه وقتایی فک می‌کنم بار بعدی که برگرده احتمالا من زیر خاکم. چی چی و دور از جون، همینه.

...

نه اون آدمه نیستم؛ خودم می‌دونم آدم لاشی‌ای بودم. می‌ترسم نکنه این هیچ‌وقت فرق نکنه. یعنی اون آدم لاشیه باشم؛ ولی فقط تو ذهن خودم ازش رد شده باشم. یعنی امشب لاشی بودم؟

...

مطمئن بودم اگه یه نصفه‌پیک اون مستیه بیشتر می‌شد، صاف می‌رفتم تو صورتش داد می‌زدم که فلانی، تو مهربون‌ترین و خوشگل‌ترین خری هستی که تو عمرم دیدم. تو مستی اما انگار اچیومنت خاصی نیست همچین چیزی بگی؛ تو هوشیاری خفنه.

...

کبدت داغون می‌شه دختر. انقد اون زهرماری رو نخور.

...

«کی می‌گیره جاتو؟»

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی