۲۱
جمعه, ۱۰ آذر ۱۴۰۲، ۰۴:۵۷ ق.ظ
گاهی میشود که آدمها را تیپبندی میکنم؛ مثلاً میگویم فلانی که نانواست، یا دکهای سر کوچه، و وقتی میفهمم که همان آدم، خیلی از کارها یا تفکراتش شبیه به خود من است و او هم بعضی اوقات در زندگیاش به رنجهای وجودیاش فکر میکند، جا میخورم. از اینکه میفهمم او تیپ نیست، جا میخورم. از اینجا به بعد، من فکر میکنم که تیپ برای فیلمهاست. آدمها، یکسری اشیاء نیستند که صرفاً برای شغل، وضعیت ظاهری، تحصیلات، وضعیت ازدواج، مکان زندگی، میزان درآمد و غیره، آنها را طبقهبندی کنم. خیلی سخت نیست، مغز من، صرفاً برای اینکه کمتر از خودش کار بکشد، آدمهای خیلی زیادی را نادیده گرفته است. نادیدهگرفتنی که پشتبندش، یک هرم رقابتی از آدمها درست کرده است و خودش را خاص میبیند. من خاص نیستم، تیپ هم نیستم.
سلام
واقعا همینطوره هر آدمی برای خودش دنیایی هست و از طرفی هم خیلی از مشکلات از همین من خاصم درست شده و الان واقعا خیلی همه گیر و شایع شده تو آدما ...
موافقم ((-: